چرا غرب به نیرویی علیه "محمد بن سلمان" تبدیل شده است؟

به گزارش الف؛ پایگاه خبری "میدل ایست آی" در گزارشی، به اوج گیری تنش ها میان رهبران غربی و به ویژه دولت آمریکا با "محمد بن سلمان"، ولیعهد عربستان سعودی در بحبوحه جنگ اوکراین و عدم همراهی عربستان با غرب در بحث تامین انرژی و کمک به پایین آوردن قیمت نفت پرداخته و خیانت و فریبکاری بن سلمان در ارتباط با غرب را عامل اصلی این مساله توصیف کرده است.

میدل ایست آی در این گزارش به این نکته اشاره می کند که جهان غرب تا زمانی که یکی از دست نشاندگانش، نظیر بن سلمان کاملا از اوامر آن تبعیت کند، چشم های خود را بر همه نوع جنایت چنین شخصی می بندد. با این حال، در مدت اخیر که بن‌سلمان راه تنش زایی با غرب را در پیش گرفته، مدام محافل سیاسی و رسانه ای غربی، از وی به مثابه فردی دیکتاتور و خائن(بر خلاف تصویرسازی های پیشین که از بن سلمان داشتند و او را سیاستمداری اصلاح گر و مدرن معرفی می کردند)، یاد می کنند.

پایگاه خبری میدل ایست آی در این رابطه می نویسد:

«یکبار دیگر ولیعهد عربستان سعودی، محمد بن سلمان در حال جلب کردن توجهات رسانه های غربی، به ویژه رسانه های آمریکایی است. احساسات بسیاری از روزنامه‌نگارانی که زمانی با سرخوشی و هیجان زیاد به عربستان سفر کرده و با محمد بن سلمان ملاقات نموده و با وی مصاحبه کرده بودند، خیلی زود فروکش کرده و عملا در این فضا، تصویری جدید از بن سلمان خود را نمایان ساخته است. پس از تلاش های ابتدایی بن سلمان برای اینکه تصویرِ یک "اصلاح‌گر بزرگ" را از خود به جهانیان نشان دهد، اکنون شرایط کاملا برعکس شده و همه وی را به مثابه فردی "شرور" و البته "دیکتاتور" می شناسند.

محمد بن سلمان عملا بزرگترین حامیان خود در واشنگتن را با بی اعتنایی اش به تماس تلفنی اخیر "جو بایدن"، رئیس جمهور آمریکا و رد درخواستش مبنی بر افزایش تولید نفت(در بحبوحه جنگ اوکراین) و نجات دادنِ آمریکا و جهان از یک بحران اقتصادی قریب الوقوع، عملا به چالش کشیده است. در حالی که جهان با افزایش قابل توجه بهای انرژی دست و پنجه نرم می کند، حامیان و شرکای غربی محمد بن سلمان بار دیگر در شناخت و فهم درست شخصیت بن سلمان شکست خوردند.

علی رغم اینکه تاکنون ده ها کتاب در مورد بن سلمان، توسط روزنامه نگاران شناخته شده نوشته شده است، با این حال، سیاست سازان در کشورهای غربی این انتخاب را کردند که به یکی از مهمترین ویژگی های شخصیتی بن سلمان یعنی خیانت و فریبکاری وی، بی اعتنایی کنند.
عقبه تاریخی ماجرا
خیانت و توهین این مرتبه بن سلمان به غرب، برخلاف سال 2018 و ماجرای قتل "جمال خاشقچی" روزنامه‌نگار عربستانی توسط عوامل رژیم سعودی در خاک ترکیه، با محوریت تحولات مرتبط با جنگ اوکراین حادث شده است. سال 2018، سازمان "سیا" در گزارشی، محمد بن سلمان را به عنوان مقام عالی رتبه عربستانی که دستور قتل جمال خاشقچی را صادر کرده بود، محکوم کرده است. با این حال، آمریکا و متحدان غربی آن، از تحمیل تحریم های گسترده بر پادشاه آینده عربستان خودداری کردند و امید داشتند که تعامل با بن سلمان، نتایج بهتری را در مقایسه با گوشه نشین کردنِ او به همراه داشته باشد.

با این همه، اکنون، شاهزاده سعودی به یک شرورِ به تمام معنا و دیکتاتور غیرقابل اعتماد تبدیل شده که از قرار تاریخی و سنتی که میان عربستان سعودی و غرب گذاشته شده و در قالب آن، آمریکا از عربستان حراست می‌کند و در مقابل، سعودی ها نیز باید نیازها و درخواست های خاص غرب به ویژه در حوزه انرژی را تامین کنند، عملا تخطی می کند. در این میان اشتباه اساسی بن سلمان این است که به درآمدهای ناشی از افزایش قیمت جهانی نفت و پُر کردن خزانه رژیم عربستان با این دلارها چشم دوخته اما به این مساله توجه نمی کند که کشورش باید تحت تاثیر تورم جهانی ایجاد شده در شرایط کنونی(ناشی از جنگ اوکراین و افزایش بهای انرژی)، بخش زیادی از این درآمدها را بار دیگر در قالب واردات به عربستان از کشورهای خارجی هزینه کند.

از این منظر، بسیاری از ناظران و تحلیلگران معتقدند که اساسا محمد بن سلمان نمی تواند میان هزینه و فایده(سود و زیان) تعادل برقرار کند و صرفا می خواهد به هر قیمتی منفعت کسب کند. حتی اگر قرار باشد در این مسیر، منافع اربابانش در واشنگتن را قربانی کند.

"وال استریت ژورنال" اخیر گزارشی را منتشر کرده و در قالب آن محمد بن سلمان را فردی نابالغ توصیف کرده که مثلا از "جیک سالیوان"، مشاور امنیت ملی دولت بایدن در حالی استقبال کرد که یک شلوارک به تن داشت و یا وقتی سالیوان، نامِ جمال خاشقچی را به زبان آورد، با صدای بلند سرِ او فریاد زد. جالب اینکه خودِ غربی ها پیشتر پوشش های خاص بن سلمان را به مثابه نمودهایی از مدرن بودنِ وی و اینکه می خواهد در عربستان دست به اصلاحات گسترده بزند، مورد استقبال قرار می دادند و حتی از آن ها تمجید می کردند. با این حال، اکنون این رویه ها از چشم آن ها به مظهر بی احترامی و حتی بچه بودنِ بن سلمان تعبیر می شود.

جالب اینکه اخیرا نشریه "شیکاگو تریبیون" در مقاله ای خواستار رها کردن کاملِ عربستان سعودی و بن‌سلمان، به دلیل رویه های اتخاذ شده از سوی وی در قبال غرب و به ویژه آمریکا شده است. در این راستا، "الیزابت شاکلفورد"، یک دیپلمات سابق و عضو ارشد در یکی از اندیشکده های آمریکایی نیز معتقد است باید بن سلمان را در برابر سِیلی از مشکلات و چالش هایی که دارد، تنها گذاشت. او به طور خاص به گذشته سیاه رژیم عربستان سعودی مخصوصا در حوزه هایی نظیر: افراط گرایی مذهبی، اِعمال تبعیض علیه زنان، و تشویق تروریسم اشاره می کند و آمریکا را تشویق می کند که قویا از عربستان و بن سلمان دوری کند. از دید غرب و به ویژه آمریکا، گناه اصلی بن سلمان این است که در قالب تحولات اوکراین، از رویه اربابانش تبعیت نکرده و به نوعی با سکوت در قبال آن، جانبِ روسیه را گرفته است. در این راستا، آمریکایی ها اعتقاد دارند که "ولادیمیر پوتین" و البته پیش از وی، "دونالد ترامپ"، از جمله رهبرانی هستند که بن سلمان حقیقتا آن ها را ستایش می‌کند.

تاریخِ فراموش شده
باید به یاد داشته باشیم که افراط و تفریط های پیشین و حتی فعلی عربستان که اکنون در اتاق های فکرِ جریان های رسانه ای آمریکا محکوم می شوند، پیشتر نه تنها از سوی غرب رد نمی شدند بلکه حتی غربی ها آن‌ها را به نوعی تشویق نیز می کردند.

در این راستا، آمریکا به طور خاص از روند تشویق افراط گرایی مذهبی از سوی رژیم عربستان قویا حمایت می‌کرد و سعی داشت از این ابزار، علیه اتحاد جماهیر شوروی و همچنین دیگر جنبش های ضدامپریالیسی در جهان اسلام استفاده کند. این همان تاریخی است که اکنون به راحتی مورد بی اعتنایی قرار می گیرد. در این راستا، خبرنگاران و روزنامه نگاران غربی به نحوی عامدانه این تاریخ سیاه را مورد بی اعتنایی قرار داده اند و اکنون ضمن اشاره به آن، خواستار رها شدن بن سلمان از سوی غرب هستند. آمریکایی ها سال هاست که با اتخاذ رویکردی دوگانه، از رژیم های مستبدی نظیر عربستان استفاده می کنند تا با رژیم های مستبدی که خود به آن‌ها برچسب استبداد می زنند، مقابله کنند. بسیاری از روزنامه نگاران به ویژه در غرب که با محمد بن سلمان ملاقات داشته اند، تاکید کرده اند که به هیچ عنوان نباید با بن سلمان به مثابه یک سیاستمدارِ حامی دموکراسی و به طور کلی فردی دموکرات برخوردار شود.

محمد بن سلمان همواره نیاز داشته تا جهت تحکیم بنیان های قدرتش، به مثابه سیاستمداری اصلاح طلب که به دنبال مدرنیزه کردن کشورش است، معرفی شود. با این حال، وی در پشت پرده، صدها فعال سیاسی و حقوق بشری را دستگیر کرده و شمار زیادی را هم اعدام کرده است. در این چهارچوب، آخرین دور از اعدام های دسته جمعی که با دستور بن سلمان در عربستان اتفاق افتادند، زمانی حادث شدند که "بوریس جانسون"، نخست وزیر بریتانیا نیز از عربستان بازدید می کرد.

شاهزاده ماکیاولیست
محمد بن سلمان تنها شش سال پس از اینکه قدرت را در عربستان به دست گرفته، عملا در قامتِ یک دیکتاتور تمام عیار ظاهر شده که از پشت به آمریکا خنجر می زند و دیگر از این قاعده قدیمی که آمریکا، امنیت عربستان را تامین می کند و در عوض، عربستان نیز باید جریان امنِ فروش نفت به آمریکا را تضمین کند، تبعیت نمی کند. در این راستا باید بگوییم که تاریخ خود را عملا تکرار می کند. تا زمانی که دیکتاتورها تابع منافع کشوری نظیر ایالات متحده آمریکا باشند، نه تنها واشنگتن به آن ها سلاح می فروشد، بلکه حتی تعرضات و جنایات آن ها علیه کشورهای همسایه و مردم خود را نیز مورد چشم پوشی قرار می دهد. با این حال، وقتی همین دیکتاتورها به اربابان خود پشت کرده و عملا به آن ها خیانت می کنند، کلِ مجموعه غرب علیه آن ها بسیج می شود. از این رو، غرب به این نکته توجه ندارد که دیکتاتورها، فی الذات غیرقابل اعتمادند و تبعیت آن‌ها از اربابان بالادستی‌شان نیز کاملا گذرا است. در واقع، آن ها صرفا به خود و منافعشان وفادار هستند. در این نقطه باید پرسید که آیا واقعا آمریکا، روح ماکیاولیستی(شرارت، خیانت و فریبکاری) را در محمد بن سلمان ندیده است؟»


پست های مرتبط

پیام بگذارید